ابرهای خاطره

خاطرات کودکی و نوجوانی در آبادان و تهران دهه ۴۰ و ۵۰

ابرهای خاطره

خاطرات کودکی و نوجوانی در آبادان و تهران دهه ۴۰ و ۵۰

ابرهای خاطره ۱- نخلستان

 


من در محله سیکلین آبادان به دنیا آمدم، ولی خیلی زود به نخلستان کوچ کردیم. از محله سیکلین هیچ به خاطر ندارم جز این که بعدها، در مسیر خانه به مدرسه، با سرویس از کنار آن می‌گذشتیم و میگفتند به خاطر این که اغلب ساکنین آن محل قبلاً سیکهای هندی بوده‌اند، نام آن را سیکلین گذاشته‌اند. اما از نخلستان خاطرات خیلی خوبی دارم.

خانه ما شماره نداشت و آدرس را با شماره ساختمان‌های شرکت نفتی کنارمان می‌دادیم. این ساختمان‌ها که محل سکونت کارمندان مجرد شرکت نفت بودند، به فِلَت معروف بودند. مجموعه آپارتمان‌های آجری سه طبقه دو واحدی، که با بالکن‌هایی رو به فضای سبز و نرده‌های آجریرنگ با طرحهای زیبا و متنوع، نمایی زیبا و به‌یادماندنی داشتند. دوازده تا از این ساختمانها در دو ردیف، با فاصله زیاد از هم قرار گرفته بودند. در شمال آن‌ها، خیابان اصلی بود که فلکه الفی را به آرـ اف کمپ وصل می‌کرد و بعد هتل آبادان و جاده خرمشهر قرار داشتند. این هتل و جاده محله نخلستان را که بیشتر مجردنشین بود از «بریم» که محل سکونت خانوادگی کارمندان شرکت نفت بود، جدا میکرد. در جنوب خیابان اصلی، محله نخلستان بود. دو طرف ساختمان‌ها که  از شماره ۵۰ تا ۶۱  شمارهگذاری شده بودند فضای سبز وسیعی قرار داشت که محل بازی ما بچهها بود. یک خیابان فرعی هم این دو ردیف ساختمان‌ را از هم جدا میکرد. این خیابان بیشتر محل عبور ماشین‌های ساکنین ساختمان‌ها و مهمان‌های آن‌ها بود. 

ادامه مطلب ...