ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
من در محله سیکلین آبادان به دنیا آمدم، ولی خیلی زود به نخلستان کوچ کردیم. از محله سیکلین هیچ به خاطر ندارم جز این که بعدها، در مسیر خانه به مدرسه، با سرویس از کنار آن میگذشتیم و می گفتند به خاطر این که اغلب ساکنین آن محل قبلاً سیک های هندی بودهاند، نام آن را سیکلین گذاشتهاند. اما از نخلستان خاطرات خیلی خوبی دارم.
خانه ما شماره نداشت و آدرس را با شماره ساختمانهای شرکت نفتی کنارمان میدادیم. این ساختمانها که محل سکونت کارمندان مجرد شرکت نفت بودند، به فِلَت معروف بودند. مجموعه آپارتمانهای آجری سه طبقه دو واحدی، که با بالکنهایی رو به فضای سبز و نردههای آجری رنگ با طرح های زیبا و متنوع، نمایی زیبا و بهیادماندنی داشتند. دوازده تا از این ساختمان ها در دو ردیف، با فاصله زیاد از هم قرار گرفته بودند. در شمال آنها، خیابان اصلی بود که فلکه الفی را به آرـ اف کمپ وصل میکرد و بعد هتل آبادان و جاده خرمشهر قرار داشتند. این هتل و جاده محله نخلستان را که بیشتر مجردنشین بود از «بریم» که محل سکونت خانوادگی کارمندان شرکت نفت بود، جدا می کرد. در جنوب خیابان اصلی، محله نخلستان بود. دو طرف ساختمانها که از شماره ۵۰ تا ۶۱ شماره گذاری شده بودند فضای سبز وسیعی قرار داشت که محل بازی ما بچه ها بود. یک خیابان فرعی هم این دو ردیف ساختمان را از هم جدا می کرد. این خیابان بیشتر محل عبور ماشینهای ساکنین ساختمانها و مهمانهای آنها بود.
ادامه مطلب ...